چرا یوگا را دوست دارم؟ (قسمت اول)
نویسنده: نجمه دلزندهروی (مربی بین المللی و فدراسیونی یوگا)
قسمت اول
بزرگترین آرزوی انسانها تحقق اهداف و خواستههایشان است و در این راستا از ذهن و بدن به جهت حفظ بقا برای نیل به این آرزو استفاده میکنند. در حالی که ذهن و بدن درگیر هیاهو و آشفتگیهای دنیای پرسرعت است، نگرانیهاو ترسها، این دو را به شدت تضعیف کرده و انرژی را به حداقل می رساند؛ که نتیجه آن ناراحتیهای ذهنی، روحی و دردهای جسمی میباشد. بنابراین انسان به ابزار و یا راهی تجربه شده و امن دارد، تا بتواند ضمن پشت سر گذاشتن این بحرانها، خود را از قید درگیریهای گذشته و آینده نیز رها کند.
چرا که ما به این دنیا نیامدهایم تا در معرض درد و رنج یا مرگ و میر قرار بگیریم؛ بلکه هدف ما داشتن زندگی شاد، آرام و سالم است. ورزش یوگا به عنوان دانشی کهن، با قدمت بیش از پنج هزار سال و شکل گرفته در کشور هند، ما را نسبت به خود و زندگی آگاه میسازد و ضمن هوشیار ساختن ما ازتلاطم ذهنِ مشغول و طوفانی به کمک توجه به بدن و نَفس، این امکان را مهیا میکند تا ابتدا ذهن را با تمرینات علمی و تخصصی از دغدغهها و ترسها خالی کرده و ضمن تجربه سکوت ذهن، لذت آرامش را به عصبها، ماهیچهها، مفاصل و سایر اندامهای داخلی بدن دریافت کنیم.
در این میان یک بدن قوی و سالم، حاصل ذهنی رشد یافته و هوشیار نسبت به افکار مثبت و امیدبخش میباشد که نتیجه این دو نفسی منظم و آرام است. این نفسِ با ارزش، بسان گنجی بیمانند و مادری مهربان قادر است تا فرد را به دنیای پرعظمت درون هدایت کرده و ضمن کشف این لذت، او میتوانید انرژی و هوشیاری نابی دریافت کند که موجب بازپروری دوباره برای روبرو شدن همراه با خوشحالی و شکیبایی با دنیای بیرون باشد.
در این میان یک بدن قوی و سالم، حاصل ذهنی رشد یافته و هوشیار نسبت به افکار مثبت و امیدبخش میباشد که نتیجه این دو نفسی منظم و آرام است. این نفسِ با ارزش، بسان گنجی بیمانند و مادری مهربان قادر است تا فرد را به دنیای پرعظمت درون هدایت کرده و ضمن کشف این لذت، او میتوانید انرژی و هوشیاری نابی دریافت کند که موجب بازپروری دوباره برای روبرو شدن همراه با خوشحالی و شکیبایی با دنیای بیرون باشد.
«هر نفس که برآید ممد حیات است و چون فرو رود مفرح ذات»، در اینجا به معنای واقعی کلمه یوگا (یوج) اتصال، ارتباط یا یکی شدن ذهن، بدن و روح تلقی میشود. دانش علمی یوگا، مسیر زندگی را به جهت رشد و تعالی با هدف نیل به خواسته ها و آرزوها به هشت اصل تقسیم میکند که برای دستیابی به آنها، ممارست و تمرین فراوان با کسب تجربه نیاز است؛ تا بدینوسیله جزیی از وجود و زندگی فرد گردند. در این میان تلاش برای درک وجود خود و در نهایت آگاه شدن از انرژی والا، وجود ناب و پر عظمت پروردگار در همه امور زندگی در جریان است و این اصل، بزرگترین هدف عالی انسان است.
در این میان یک بدن قوی و سالم، حاصل ذهنی رشد یافته و هوشیار نسبت به افکار مثبت و امیدبخش میباشد که نتیجه این دو نفسی منظم و آرام است. این نفسِ با ارزش، بسان گنجی بیمانند و مادری مهربان قادر است تا فرد را به دنیای پرعظمت درون هدایت کرده و ضمن کشف این لذت، او میتوانید انرژی و هوشیاری نابی دریافت کند که موجب بازپروری دوباره برای روبرو شدن همراه با خوشحالی و شکیبایی با دنیای بیرون باشد.
اولین اصل یوگا، «یاما» با هدف تعامل است؛ تعامل با سایر انسانها و جهانی که در آن زندگی میکنیم. این تعامل، برای شاد و راضی انسان از خود و زندگی اوست. «نیاما»، دومین اصل یوگا برای درک انسان از خویشتن است. در واقع در این اصل «درک من از خودم» مد نظر قرار دارد تا به جای خشونت درون، صلح و عشق را به خویشتن هدیه کنیم. سومین اصل «آسانا»، توجه به بدن فیزیکی، ذهنی قدرتمند را در ما شکل میدهد که هر غیر ممکنی را ممکن میسازد و این مهم با هزاران حرکت متنوع و معنادار در یوگا امکانپذیر میباشد. «پرانایاما» اصل بعدی میباشد که با تفسیر یک بدن سالم، حاصل ذهنی آرام است که قبلا قادر شده و به کمک توجه به نفس ارزش خود را پیدا میکند. یک نفس آگاه حاصل درونی هوشیار است که آسودگی و صبوری در چهره خندان و راضی تمرینکننده آن آشکار است.
«پراتی آهارا»، ترک دنیای پراسترس بیرون را به کمک توجه به نفس و قطع تمامی حواس با آن و حرکت به دنیای درون به منظور درک سکوت و آرامش آرزوی همه انسانها است. «دهارنا» اصل ششم است. برای دستیابی به خواستهها و آرزوها به تمرکز نیاز داریم و این مهم با ذهنی پر از فکر غیرممکن میباشد؛ بنابراین تمرین برای متمرکز شدن بر یک موضوع، فرد را قویتر و خلاقتر میسازد؛ و درخشش ارتعاش انرژی نیز موجب میشود تا نیل به اهداف در فرد افزایش یابد. «دهیانا»، اصل هفتم، با متمرکز شدن بر یک موضوع که باعث رشد تعالی میشود، فرد را به این باور حقیقی میرساند که در همه چیز ارادهی پروردگار جاری است و او (فرد) بدون مسئولیت و ذهنی آسوده خاطر، تنها مشاهدهگر مسیر رسیدن به اهدافاش خواهد بود.
«سامادهی» آخرین اصل، در نهایت به کمک توجه و رشد آگاهی و تجربه، عظمت دنیای درون را به واقعیت سادگی فکر و زندگی خواهد رساند و فرد در مییابد که نیاز به این همه تلاش طاقتفرسا و پراسترس ندارد؛ چراکه همه چیز خداوند است و جز او هیچ نیست. در واقع دانش علمی یوگا، هنر زندگی کردن، لذت بردن و رشد کردن است. در دورههای آتی، مطالب بیشتری در خصوص هر یک از این اصول مطرح خواهم کرد.
نویسنده: نجمه دلزندهروی «مربی بینالمللی فدراسیون یوگا»
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.