چرا یوگا را دوست دارم؟ (قسمت سوم)
قسمت سوم
نویسنده: نجمه دلزندهروی (مربی بین المللی و فدراسیونی یوگا)
مدیتیشن یا مراقبه:
در دانش یوگا مراقبه از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چرا که انجام دادن آن موجب میشود تا فرد و زندگیاش را بهطور کامل متحول سازد. لازمه این تحول، شناخت چند عامل کلیدی از جمله: مغز، ذهن، فکر و نحوه عملکرد آنها است.
مغز:
یکی از مهمترین مباحث روانشناسی، مغز و عملکرد آن است. نوعی سیستم پردازش که به کمک عصبهای موجود در ماهیچهها در سراسر بدن پیام را دریافت کرده و با همراهی بخشهای مختلف خود، پاسخ حرکت و توقف یا حالتهای دیگر را به سمت آنها ارسال مینماید که با حواس پنجگانه نیز در ارتباط است. همچنین دو نیمکره در مغز وجود دارد که هر یک مسئول فعالیتهایی نظیر «مدیریت احساسات، یادگیری، ادراکات و…» در انسان میباشد. این در حالی است که فعالیتهای ذکر شده، کاملاً متضاد یکدیگر هستند؛ اما هر دو یک هدف واحد را دنبال میکنند: «ایجاد تعادل در فرد به منظور حفظ بقاء».
بیشتر بخوانید: چرا یوگا را دوست دارم؟ (قسمت سوم)ذهن:
ذهن مهمترین عامل مورد توجه در «مراقبه» است؛ در حالی که تمام فضای مغز را احاطه کرده است. ذهن، برای هر شخص تجربهای منحصر به فرد دارد. بدان معنا که ذهن بعضی افراد فرار است. ذهنی سطحی که کمیتها در آن بیشتر اهمیت دارد و کلی نگر میباشد. این ذهن قادر به درک ابعاد گوناگون هر چیز نیست؛ به عنوان مثال در تمرینات تنفس، تنها به طول تنفس توجه میکند و در مقابل آن، ذهن اصلاح شده قرار دارد که جزییات در آن از اهمیت خاصی برخوردار است و به کیفیات توجه بیشتری دارد. این ذهن قادر است تا همهی ابعاد یک موضوع را مورد توجه قرار دهد. برای مثال، در تمرینات تنفس نحوه دَم و بازدم، میزان و کیفیت هر دَم (ورود هوا به بدن) و بازدم (خروج هوا از بدن) را مورد توجه قرار میدهد.
«دانش یوگا» ارکان ذهن را به چهار دسته تقسیم میکند:
- ذهن ماناس (MANAS)، سطحینگر است و همه چیز را آنگونه که خود میخواهد، مورد پذیرش قرار میدهد. واقعیتها را پنهان کرده و بر اساس تمایلات ما پیش میرود.
- ذهن بودهی (BUDDHI)، ذهن عملگرا و تلاشگر است که برای دریافت واقعیتها جستجو میکند و دارای قدرت تشخیص میباشد، که به آن عقل یا خِرَد نیز میگویند. این ذهن به کمک افزایش توجه تقویت میگردد.
- ذهن چیتا (CHITTA)، رشد و ارتقاء عقل و خرد میباشد که در نتیجهی آن آگاهی شکل میگیرد. عامل تقویت کننده این ذهن نیز تمرکز بر موضوعی واحد و مفید است.
- ذهن آهامکارا (AHAMKARA)، به کمک این ذهن قادر به شناخت و پذیرش خود هستیم؛ و باور (من هستم) در این بخش شکل میگیرد. این در حالی است که منیَت، خودخواهی و سایر احساسهای منفی، کمرنگ یا محو میگردند و فرد شخصیتی با عزت نفس و شجاعانه در پذیرش خود، حتی با وجود کاستیها میسازد و در این راستا اهداف با ارزشی را انتخاب کرده و برای دستیابی به آنها و محافظت از شخصیت «من حقیقی و با خرد» تلاش میکند. ذهن خوشحال، راضی، بیتعصب و آزادِ او، روح سپاسگزار از خالق مهربان را زنده کرده و هر دو خود را به جریان در حرکت و کنترل شده توسط نیروهای برتر در زندگی میسپارند.
افکار:
همانطور که مغز توسط ذهن احاطه شده است، ذهن نیز توسط افکار که حاصل اتفاقات بیرونی است، شکل میگیرد. در واقع آنها با سرعت وارد ذهن میشوند و در اثر عدم توجه به حضور آنها شروع به رشد و تکثیر میکنند و برای این منظور، انرژی زیادی از بدن ما دریافت کرده و احساسات ما را نیز تحت تاثیر قرار میدهند. افکار دو گروه هستند؛ «مجموعه فکرهای منفی» که به مثابهه سَم، احساسات و ذهن ما را مسموم میکنند و در نهایت موجب بیماریهای جسمی و روانی میگردند. گروه دوم «افکار مثبت» هستند که تقویت آنها بزرگترین درمانگر در پاکسازی روح و روان، ترمیم عصبهای از بین رفته در اثرگسترش افکار منفی و حذف تجربیات دردناک از ماهیچهها و مفاصل میباشد. برای نیل به این هدف بزرگ در یوگا، یکی از راهها «مراقبه یا مدیتیشن» است که با تکنیکهای تمرینی خاص، فرد را قادر میسازد تا نسبت به نوع افکار خود آگاه باشد و به کمک ذهناش آنها را تصفیه یا تقویت نماید. در چاپ بعد، به نحوهی «مراقبه کردن» اشاره خواهم کرد.
پایدار و دل آرام باشید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.