آیورودا یکی از قدیمی‌ترین انواع طب سنتی در جهان است که بیش از پنج هزار سال ریشه در هند دارد و امروزه نیز به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد. آیورودا با ترکیبی از سلامت جسمی، ذهن و روح بر شفای کل بدن تمرکز دارد و بیان می‌کند که دوشا یک فرد اصل پویایی است که شخصیت و سلامت او را تعیین می‌کند.

«آیور» به معنای علم و «ودا»به معنای زندگی می باشد. علم زندگی افراد را بر اساس طبیعت آنها که برگرفته از پنج‌عنصر (خاک،آب،آتش،باد و فضا ) می باشد به سه گروه تقسیم می‌کند .
کافا(خاک و آب) ، پیتا(آتش و آب) ،واتا(هوا و فضا)که دوشا (تایپ بدنی) نامیده می شوند.
هرگونه تغییر در دوشاها بر جسم و روان باعث ایجاد عدم تعادل و بیماری در فرد خواهد شد؛ بنابراین طب آیورودا از تکنیک‌های دانش یوگا برای برخی درمان‌ها کمک می گیرد که این تکنیک‌ها شامل آسانا(حرکات یوگا)، پرانایاما(تکنیک‌های تنفس)، و مدیتیشن(تکنیک‌های کنترل ذهن) می باشد و در بخشی از کلاس از کریاها(تکنیک‌های پاکسازی) و همچنین تغذیه صحیح کمک گرفته می شود.

قسمت چهارم

نویسنده:  نجمه دل‌زنده‌روی (مربی بین المللی و فدراسیونی یوگا)

مدیتیشن چیست؟

مدیتیشن، متمرکز شدن بر یک موضوع، مشاهده و افزایش سطح توجه و آگاهی نسبت به موضوع انتخاب شده است. اساساً  هرگونه موضوعی که با آگاهی ذهن همراه باشد، مدیتیشن یا مراقبه نامیده می‌شود. این سیستمِ علمی و هنری؛ فرد را قادر می‌سازد تا از تمرکز ذهن بر دنیای پراسترس بیرون دست برداشته و لذت سفر به دنیای درون را تجربه نماید، که حاصل آن دریافت آرامشی ژرف و پایدار است.

هدف از انجام مدیتیشن چیست؟

    در مطالب پیش، به این موضوع اشاره کردیم که مغز در تلاش است تا تعادل و بقای ما را حفظ کند. افکار وارد شده به ذهن، آنالیز شده و بدن به کمک دو عصب سمپاتیک (فعال) و پاراسمپاتیک (آرام کننده) مغز؛ واکنش نشان می‌دهد. همچنین ذهن با احاطه فضای مغز و ضمن متمرکز شدن بر موضوعی مثبت، می‌تواند خود را از اضطراب‌های روانی و مادی رها ساخته و مهم‌ترین هدف مدیتیشن نیز در ایجاد کانال‌های جدید مثبت برای حذف افکار منفی تحقق می‌یابد.

آرامش در ذهن، عصب «پاراسمپاتیک» را فعال نموده و ضمن ترمیم سایر عصب‌های آسیب دیده از اتفاقاتی که باعث ترس و خشم شده، موجب بازگشت انرژی به بدن می‌شود و به آن (بدن) جانِ تازه‌ای می‌بخشد. انجام مدیتیشن موجب می‌شود؛ جسم با ذهن هماهنگ یا به اصطلاح یکی شود. به‌طوری که سلامتی و ارتقا یکی در گرو دیگری خواهد بود. ذهن پرورش نیافته، دائما در حال ذخیره افکار منفی است که با یک اتفاق ناگوار و کوچک، آرامش فرد مختل شده و در صورت عدم حذف آنها با تغذیه از نیروهای با ارزش انرژیکی در درون، قدرت او را در مدیریت اوضاع از بین برده و باعث افسردگی او می‌گردد.

 خاصیت ذهن قضاوت افکار و بازسازی اتفاقات تلخ گذشته است؛ که این تکرار فرد را غمگین می سازد. این در حالی ‌است که ذهن هم زمان برای نیازها و آرزوهای آینده نیز برنامه‌ریزی دارد و ناخواسته موجب ایجاد استرس در فرد می‌گردد و به لحاظ جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی او را دچار مشکل می‌سازد. در اینجاست که مدیتیشن به عنوان مرهمی برای این عارضه، راه‌حلی مناسب بوده و فرد را به سوی آرامش مورد نیاز روح و بدن سوق می‌دهد. تمرینات مدیتیشن به مثابه خورشیدی درخشان، با پرتوهای امید باعث می‌گردد تا ذهن ابرهای تیره‌ی افکار منفی را پس‌زده و زندگی روشن گردد. این اتفاق باعث می‌شود فرد، خود و توانایی‌هایش را باور کرده و نسبت به سلامت جسمی و روانی‌اش هم احساس مسئولیت کند. در واقع روابط اجتماعی او نیز تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته و شرایط برای تحقق خواسته‌ها و هدف‌هایش هم بدون نگرانی مهیا می‌گردد.

چگونه مدیتیشن کنیم ؟

  1. نظم و ترتیب در زمان و مکان مراقبه، حائز اهمیت است. این مهم باعث ایجاد عادت در کاهش سرعت افکار برای تمرکز ذهن در زمان مراقبه می‌شود.
  2. متمرکز کردن ذهن و قطع ارتباط او با دنیای اطراف بسیار دشوار است، بنابراین محیط مدیتیشن باید کاملا آرام و امن باشد.
  3. در زمان مراقبه با بسته‌شدن چشم‌ها، افکار به یک‌باره هجوم می‌آورند که ما نیاز به قدرت کافی برای توقف آنها داریم؛ بنابراین بهتر است مراقبه زمانی انجام شود که بدن خسته نباشد و ذهن سرحال باشد. در نتیجه، بهترین زمان هنگام طلوع یا غروب خورشید است.
  4. در مکان مدیتیشن خود می‌توانید از زیراندازی نرم و راحت استفاده کرده و با روشن کردن عود و شمع، همچنین با قرار دادن گیاه و سنگ‌های درمانی در اطراف خود محیط را برای انجام یک مدیتیشن یا مراقبه حاضر کنید.

یک تکنیک مدیتیشن (مدت زمان 20 دقیقه):

  • موارد 2 و 4 را انجام داده و در صورت داشتن مشکل جسمی، بروی صندلی بنشینید.
  • چشم‌ها را بسته نگه داشته و به 3 صدا در فضای اطراف خود توجه کنید.
  • حال به مدت 5 دقیقه به پاها و سپس دست‌ها کاملا توجه کرده، تمام اجزاء آن‌را مشاهده کنید و به حس‌هایی نظیر «سردی، گرمی، سنگینی یا سبکی» بر روی هر کدام آگاه شوید. بدین‌ترتیب بر سایر اعضاء بدن از جمله شکم، قفسه سینه، گردن، صورت، سر، کمر و ستون فقرات تمرکز نمایید و احساس کل بدن رادرک نمایید (ممکن است ذهن توجه خود را به اطراف ببرد؛ کاری انجام ندهید و بدون کنترل کردن آن، به نظاره او بنشینید تا تمرکز خود بازگردد).
  • به مدت 5 دقیقه به شکل حرکات شکم، به همراه تنفس طبیعی توجه کنید.
  • در این زمان بدن و نفس آرام گرفته و افکار متوقف شده‌اند و شما آمادگی عمیق‌تر شدن را پیدا کرده‌اید. حال به مدت 7 دقیقه، جمله‌ی «من آرام هستم» را به همراه تنفس تکرار نمایید.
  • به کمک نفس دَم، اجازه دهید این جمله در ذهن‌تان نقش ببندد و با نفس بازدم از دهان، این جمله را نجوای ذهنی نمایید. در هر تکرار بر روی کلمه «من» تاکید و توقف کوتاهی داشته باشید.
  • در پایان تمرین، تکرار ذهنی را رها کرده و به مانند شروع تکنیک، به تنفس‌های طبیعی خود از ناحیه شکم توجه کنید. در عین حال نسبت  به احساس سبکی و آرامش حاصل از انجام صحیح این تمرین بر فضای مغز و بدن آگاه شده و سپس چشم‌ها را به آرامی باز نمایید. ذهن لذت این تجربه را با لبخند رضایت در چهره‌ی شما نشان می‌دهد.

آرام‌دل و مسرور باشید

قسمت سوم

نویسنده:  نجمه دل‌زنده‌روی (مربی بین المللی و فدراسیونی یوگا)

مدیتیشن یا مراقبه:
در دانش یوگا مراقبه از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چرا که انجام دادن آن موجب می‌شود تا فرد و زندگی‌اش را به‌طور کامل متحول سازد. لازمه این تحول، شناخت چند عامل کلیدی از جمله: مغز، ذهن، فکر و نحوه عملکرد آنها است.

مغز:

یکی از مهم‌ترین مباحث روان‌شناسی، مغز و عملکرد آن است. نوعی سیستم پردازش که به کمک عصب‌های موجود در ماهیچه‌ها در سراسر بدن پیام را دریافت کرده و با همراهی بخش‌های مختلف خود، پاسخ حرکت و توقف یا حالت‌های دیگر را به سمت آن‌ها ارسال می‌نماید که با حواس پنج‌گانه نیز در ارتباط است. همچنین دو نیم‌کره‌ در مغز وجود دارد که هر یک مسئول فعالیت‌هایی نظیر «مدیریت احساسات، یادگیری، ادراکات و…» در انسان می‌باشد. این در حالی است که فعالیت‌های ذکر شده، کاملاً متضاد یکدیگر هستند؛ اما هر دو یک هدف واحد را دنبال می‌کنند: «ایجاد تعادل در فرد به منظور حفظ بقاء».

بیشتر بخوانید: چرا یوگا را دوست دارم؟ (قسمت سوم)

ذهن:

ذهن مهم‌ترین عامل مورد توجه در «مراقبه» است؛ در حالی که تمام فضای مغز را احاطه کرده است. ذهن، برای هر شخص تجربه‌ای منحصر به فرد دارد. بدان معنا که ذهن بعضی افراد فرار است. ذهنی سطحی که کمیت‌ها در آن بیشتر اهمیت دارد و کلی نگر می‌باشد. این ذهن قادر به درک ابعاد گوناگون هر چیز نیست؛ به عنوان مثال در تمرینات تنفس، تنها به طول تنفس توجه می‌کند و در مقابل آن، ذهن اصلاح شده قرار دارد که جزییات در آن از اهمیت خاصی برخوردار است و به کیفیات توجه بیشتری دارد. این ذهن قادر است تا همه‌ی ابعاد یک موضوع را مورد توجه قرار دهد. برای مثال، در تمرینات تنفس نحوه دَم و بازدم، میزان و کیفیت هر دَم (ورود هوا به بدن) و بازدم (خروج هوا از بدن) را مورد توجه قرار می‌دهد.

«دانش یوگا» ارکان ذهن را به چهار دسته تقسیم می‌کند:

  1. ذهن ماناس (MANAS)، سطحی‌نگر است و همه چیز را آن‌گونه که خود می‌خواهد، مورد پذیرش قرار می‌دهد. واقعیت‌ها را پنهان کرده و بر اساس تمایلات ما پیش می‌رود.
  2. ذهن بودهی (BUDDHI)، ذهن عمل‌گرا و تلاشگر است که برای دریافت واقعیت‌ها جستجو می‌کند و دارای قدرت تشخیص می‌باشد، که به آن عقل یا خِرَد نیز می‌گویند. این ذهن به کمک افزایش توجه تقویت می‌گردد.
  3. ذهن چیتا (CHITTA)، رشد و ارتقاء عقل و خرد می‌باشد که در نتیجه‌ی آن آگاهی شکل می‌گیرد. عامل تقویت کننده این ذهن نیز تمرکز بر موضوعی واحد و مفید است.
  4. ذهن آهامکارا (AHAMKARA)، به کمک این ذهن قادر به شناخت و پذیرش خود هستیم؛ و باور (من هستم) در این بخش شکل می‌گیرد. این در حالی‌ است که منیَت، خودخواهی و سایر احساس‌های منفی، کم‌رنگ یا محو می‌گردند و فرد شخصیتی با عزت نفس و شجاعانه در پذیرش خود، حتی با وجود کاستی‌ها می‌سازد و در این راستا اهداف با ارزشی را انتخاب کرده و برای دستیابی به آن‌ها و محافظت از شخصیت «من حقیقی و با خرد» تلاش می‌کند. ذهن خوشحال، راضی، بی‌تعصب و آزادِ او، روح سپاس‌گزار از خالق مهربان را زنده کرده و هر دو خود را به جریان در حرکت و کنترل شده توسط نیروهای برتر در زندگی می‌سپارند. 

افکار:

همان‌طور که مغز توسط ذهن احاطه شده است، ذهن نیز توسط افکار که حاصل اتفاقات بیرونی است، شکل می‌گیرد. در واقع آنها با سرعت وارد ذهن می‌شوند و در اثر عدم توجه به حضور آنها شروع به رشد و تکثیر می‌کنند و برای این منظور، انرژی زیادی از بدن ما دریافت کرده و احساسات ما را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند. افکار دو گروه هستند؛ «مجموعه‌ فکرهای منفی» که به مثابهه سَم، احساسات و ذهن ما را مسموم می‌کنند و در نهایت موجب بیماری‌های جسمی و روانی می‌گردند. گروه دوم «افکار مثبت» هستند که تقویت آنها بزرگترین درمان‌گر در پاک‌سازی روح و روان، ترمیم عصب‌های از بین رفته در اثرگسترش افکار منفی و حذف تجربیات دردناک از ماهیچه‌ها و مفاصل می‌باشد. برای نیل به این هدف بزرگ در یوگا، یکی از راه‌ها «مراقبه یا مدیتیشن» است که با تکنیک‌های تمرینی خاص، فرد را قادر می‌سازد تا نسبت به نوع افکار خود آگاه باشد و به کمک ذهن‌اش آنها را تصفیه یا تقویت نماید. در چاپ بعد، به نحوه‌ی «مراقبه‌ کردن» اشاره خواهم کرد.

پایدار و دل آرام باشید

قسمت دوم

نویسنده:  نجمه دل‌زنده‌روی (مربی بین المللی و فدراسیونی یوگا)

دانش یوگا هزاران سال پیش بر نیاز انسان‌ امروزی آگاه بود! بر این اساس، برنامه‌ی ساده و منظمی را در اختیار مردم در عصرهای گوناگون قرار داد تا میل و تلاش برای دست‌یابی به جاودانگی و آرامش را در آن‌ها ارضا نماید. این برنامه نه‌ تنها تضمین کننده‌ی پویایی به جهت خوشبختی انسان‌ها است؛ بلکه وی (انسان) بواسطه‌ی آن، شاهد رشد و تغییر روزانه‌ی خود بوده و درک و بینش‌اش از زندگی نیز عمیق‌تر و با معناتر خواهد شد.
در این راستا، اشاره‌ای به بعضی روش‌های این برنامه شامل (آسانا) حرکت پویا و صحیح، (پرانایاما) تنفس درست، (مدیتیشن) فکرکردن درست، (شاواسانا) رها شدن، (وجیترین) سلامت خواری خواهد شد.

ادامه مطلب

نویسنده:  نجمه دل‌زنده‌روی (مربی بین المللی و فدراسیونی یوگا)

قسمت اول

 بزرگترین آرزوی انسان‌ها تحقق اهداف و خواسته‌هایشان است و در این راستا از ذهن و بدن به جهت حفظ بقا برای نیل به این آرزو استفاده می‌کنند. در حالی که ذهن و بدن درگیر هیاهو و آشفتگی‌های دنیای پرسرعت است، نگرانی‌هاو ترس‌ها، این دو را به شدت تضعیف کرده و انرژی را به حداقل می رساند؛ که نتیجه آن ناراحتی‌های ذهنی، روحی و دردهای جسمی می‌باشد. بنابراین انسان به ابزار و یا راهی تجربه شده و امن دارد، تا بتواند ضمن پشت سر گذاشتن این بحران‌ها، خود را از قید درگیری‌های گذشته و آینده نیز رها کند.

چرا که ما به این دنیا نیامده‌ایم تا در معرض درد و رنج یا مرگ و میر قرار بگیریم؛ بلکه هدف ما داشتن زندگی شاد، آرام و سالم است. ورزش یوگا به عنوان دانشی کهن، با قدمت بیش از پنج هزار سال و شکل گرفته در کشور هند، ما را نسبت به خود و زندگی آگاه می‌سازد و ضمن هوشیار ساختن ما ازتلاطم ذهنِ مشغول و طوفانی به کمک توجه به بدن و نَفس، این امکان را مهیا می‌کند تا ابتدا ذهن را با تمرینات علمی و تخصصی از دغدغه‌ها و ترس‌ها خالی کرده و ضمن تجربه سکوت ذهن، لذت آرامش را به عصب‌ها، ماهیچه‌ها، مفاصل و سایر اندام‌های داخلی بدن دریافت کنیم.

در این میان یک بدن قوی و سالم، حاصل ذهنی رشد یافته و هوشیار نسبت به افکار مثبت و امیدبخش می‌باشد که نتیجه این دو نفسی منظم و آرام است. این نفسِ با ارزش، بسان گنجی بی‌مانند و مادری مهربان قادر است تا فرد را به دنیای پرعظمت درون هدایت کرده و ضمن کشف این لذت، او می‌توانید انرژی و هوشیاری نابی دریافت کند که موجب بازپروری دوباره برای روبرو شدن همراه با خوشحالی و شکیبایی با دنیای بیرون باشد.

ادامه مطلب